قال علي عليه‌السلام : إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا؛ امير مومنان عليه‌السلام مي‌فرمايند: همانا براي شما بهايي جز بهشت نيست، پس به کمتر از آن نفروشيد. (نهج‌البلاغه، حکمت456)

 

 

 

پيشگفتار

جنبش اوّل كه قلم برگرفت *** حرف نخستين ز سخن در گرفت

پرده خلوت چو برانداختند *** جلوت اوّل به سخن ساختند(1)

سخن از يگانه رشته اتّصال ما زمينيان با آسمان و آسمانيان است. سخن از درخشان ترين ستاره جمع امامان، زيباترينِ عالميان در اين عصر و زمان، و طاووسِ محفلِ بهشتيان است. سخن از واپسين ابرمرد آسمانى و فرجامين ذخيره الاهى، آن امام يگانه، ميراث دارِ خونى جاودانه و صاحبِ انتقامى قاطعانه است. سخن از عصاره انبيا و خلاصه اوصيا، آن گلعذار خوش منظر، پور زهرا و حيدر، و آن امام غريب و منتظر است. سخن از آذرخش قهر الاهى از آسمان خشم كبريايى، ميراث دار دعوت نبوى، صولت حيدرى، عصمت فاطمى، حلم حسنى، شجاعت حسينى، عبادت سجادى، علوم باقرى، آثار جعفرى، اسرار كاظمى، حجّت‌هاى رضوى، جودِ تقوى، طهارتِ نقوى، هيبت عسكرى و صاحبِ غيبت الاهى، مولانا صاحب العصر والزمان ارواحنافداه است.

سخن از او است كه پروردگار جهانيان از جمله آدميان بر سرسپارى به ولايتش، در پگاه ازل در عالم ذرّ، ميثاقى مستحكم ستانده است: السَّلامُ عَلَيكَ يَا ميِثاقَ اللَّهِ الَّذِى أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ؛(2) سلام بر تو اى ميثاق الاهى كه خدا آن را محكم و مؤكّد ساخته است. سخن از او كه حتّى رحمةً للعالمين، از جانب رب العالمين، به عشق ورزى به ساحت قدسىِ او و محبّانش مأمور شده است: يا مُحَمَّدُ! أحبِبهُ فَإنّى أُحِبُّهُ وَ أُحِبُّ مَن يُحِبُّهُ؛ اى محمد! او را دوست بدار؛ همانا كه من او و دوستدارانش را دوست مى‌دارم.

همو كه ياوران و پيروان مخلص او، محبوبان، رفيقان و برادرانِ پيامبر رحمت و عصاره


1. نظامى گنجوى، مخزن الاسرار، ص 38.

2. شيخ عباس قمى، كليات مفاتيح الجنان، زيارت حضرت صاحب الامر(عليه السلام) (زيارت آل ياسين).

عالم خلقتند: اوُلئكَ رُفَقَائى وَ ذَووُا وُدِّى و مَوَدَّتِى و أَكرَمُ أُمَّتىِ عَلَىَّ؛(1) آن‌ها دوستان و محبوبان من و گرامى ترين مردم نزد منند.

هموكه على مرتضى(عليه السلام) مشتاق ديدار او و پيروان راستين او است: شَوقاً إِلى رُؤيَتِهِ؛(2) آه كه چه مشتاق ديدارش هستم! وَ يَا شَوقاً إِلَى رُؤيَتِهِم فِى حَالِ ظُهُورِ دَولَتِهِم؛(3) آه كه چه مشتاق ديدارشان در زمان ظهور دولتشان هستم!

همو كه امام حسين(عليه السلام) آرزومند خدمتگزارى او است: لَو أَدرَكتُهُ لَخَدَمتُهُ أيَّامَ حَياتِى؛(4) اگر او را درك كنم، تمام ايام عمرم را به او خدمت خواهم كرد.

همو كه امام سجاد(عليه السلام)، توفيق ولايت، محبّت، اطاعت و رضايت او را از خداوند مى‌طلبد و شهادت در پيشگاه او را آرزو مى‌كند:... وَاجْعَلْنىِ مِنْ خِيَارِ مَوَاليهِ وَ شيِعَتِهِ أَشَدِّهِمْ لَهُ حُبّاً وَ أَطْوَعِهِمْ لَهُ طَوعاً وَ أنْفَذِهِمْ لِأمْرِهِ وَ أَسْرَعِهِمْ إِلىَ مَرْضَاتِهِ وَ أَقْبَلِهِمْ لِقَوْلِهِ وَ أَقْوَمِهِمْ بِأَمْرِهِ وَارْزُقْنىِ الشَّهَادَةَ بَيْنَ يَدَيْهِ حتّى أَلقَاكَ وَ أنْتَ عَنّىِ رَاض؛(5) و مرا از بهترين ولايت پذيران و شيعيانِ او قرار ده، و در شمار دوستدارترين و فرمانبردارترين و پذيراترين ايشان وارد گردان، و براى كسب رضايتش كوشاترين و در مقابل گفتارش قبول كننده ترين و در برابر فرمانهايش استوارترينِ پيروانش قرارم ده، و شهادت در ركاب حضرتش را روزى ام فرما تا تو را در حالى ملاقات كنم كه از من راضى هستى.

همو كه امام محمد باقر(عليه السلام) پدر و مادر خويش را جان فداى او مى‌خواند: بِأَبى أَنتَ وَ اُمّى... أَلسَّابِعُ مِن بَعدى؛(6) پدر و مادرم به فداى كسى كه هفتمين امام پس از من است.

همو كه امام صادق(عليه السلام) در هجران و فراقش همچون مادرى داغديده مى‌گريد و اينگونه مى‌سرايد: سَيِّدىِ! غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادىِ وَ ضَيَّقَتْ عَلَىَّ مِهَادىِ وَ ابتَزَّتْ مِنِّى رَاحَةَ فُؤَادىِ؛(7)


1. محمدتقى مجلسى، بحارالانوار، ج 36، ص 323.

2. نعمانى، الغيبه، ص 244.

3. كلينى، اصول كافى، ج 2، ص 130؛ موسوعة احاديث اميرالمؤمنين(عليه السلام)، ج 1، ص 209.

4. كلينى، موسوعة كلمات الامام الحسين(عليه السلام)، ص 660.

5. سيد بن طاووس، مصباح المتهجد، ص 697.

6. نعمانى، الغيبه، ص 55.

7. شيخ صدوق، كمال الدّين و تمام النعمه، ص 353.

اى آقاى من! غيبت تو، آرامش را از من دور كرده، خواب و استراحت را بر من دشوار ساخته و آسايش را از قلب من ربوده است.

همو كه امام موسى كاظم(عليه السلام) ياوران مخلصش را مى‌ستايد و ايشان را از خاندان عصمت و طهارت(عليهم السلام) معرّفى مى‌فرمايد: أُولَئِكَ مِنَّا وَ نَحنُ مِنْهُم... فَطُوبَى لَهُم ثُمَّ طُوبَى لَهُم وَ هُم وَاللّهِ مَعَنَا فى دَرَجَاتِنَا يَومَ القِيَامَةِ؛(1) اينان از مايند و ما از آنانيم...؛ پس خوشا به حال ايشان و باز خوشا به حال ايشان! و به خدا سوگند كه ايشان روز قيامت با ما هم درجه و هم رتبه اند!

همو كه امام رضا(عليه السلام) او را ميراث دارِ نورانيت عالم قدس معرّفى مى‌فرمايد: بِأَبىِ وَ أُمّىِ... عَلَيه جَمَرةُ النُّورِ يَتَوَقَّدُ مِنْ شُعَاعِ ضِيَاءِ الْقُدسِ؛(2) پدر و مادرم به فداى كسى كه... پاره‌اى از نور، از شعاع نورانيت عالم قدس، بر چهره دارد!

همو كه پدر بزرگوارش امام حسن عسكرى(عليه السلام) او را شبيه ترين مردم به رسول اللّه(صلى الله عليه وآله) معرّفى فرموده است:... . أشْبَهُ النَّاس بِرَسُولِ اللَّهِ خَلْقاً وَ خُلْقاً؛(3) او، شبيه ترين مردم به رسول خدا (صلى الله عليه وآله)، از نظر آفرينش و خلق و خوى است. و همو كه خويشتن را چنين معرّفى مى‌فرمايد: إِنّى أَمانٌ لِأَهْلِ الأَرضِ... بِىَ يَدفَعُ اللَّهُ عزَّ وَ جَلَّ البَلاءَ عَنْ أَهلِى وَ شيِعَتىِ...؛(4) همانا كه من براى اهل زمين، امن و امانم. به وسيله من، خداوند عزّ و جل بلا را از اهلم و شيعيانم دور مى‌كند.

... و اكنون اين نوشتار، تكاپويى براى نزديكى به ساحت قدسى آن يگانه دوران ارجمندترين سرمايه حق پويان و خداجويان، چشمه جوشان انرژى مجاهدان، ساقىِ مهربانِ عارفانو ولاييان، كشتى نجاتِ طوفانزدگان و غرقهگشتگان، نور هدايتِ هدايتيافتگان، سرپرست و گشايشْ بخشِ امور مؤمنان... و در مجموع، رهيافتى به مقام محبّت، معرفت و ولايت مولانا صاحب العصر والزمان ارواحنا فداه است.

اين گفتار، نتيجه كاوش در مجموعه سخنرانى‌هاى حضرت استاد محمدتقى مصباح يزدى حفظه اللّه است كه در موضوع مهدويت، به طور پراكنده در طول ساليان گذشته، ايراد


1. شيخ صدوق، كمالالدين و تمام النعمه، ص 361.

2. همان، ص 371؛ نعمانى، الغيبه، ص 120.

3. همان، ص 408.

4. جواد قيومى اصفهانى، صحيفة المهدى(عليه السلام)، ص 340.

شده و اكنون در قالب 14 موضوع اصلى توسط حجةالاسلام آقاى حيدرى سامان يافته است. بناى تدوين اين گفتارها، حفظ چارچوب اساسى و سير منطقى هر سخنرانى بوده و تا حدّ امكان، از افزوده‌ها و توضيحات در متن گفتار پرهيز شده و هر جا نيازى به توضيح، تحقيق يا مستندسازى بوده، در پاورقى ذكر شده است.

اميد آنكه اين تلاش ناچيز در ساحتِ قدسىِ آن امام رحمت، فرجامين ساقىِ بزم محبّت، ميراث دار ميخانه معرفت، و چشاننده شراب ناب ولايت مقبول افتد و دعاى سحرگاهىِ حضرتش را بدرقه راه ما و تمام خوانندگانِ ارجمند گرداند و ساغرى از صهباى ناب محبّت، معرفت و ولايتش را سرمايه سعادت دنيا و آخرتمان قرار دهد:

 

اَلا يا اَيُّها الساقى ز مى‌پر ساز جامم را *** كه از جانم فرو ريزد هواى ننگ و نامم را

از آن مى‌ريز در جامم كه جانم را فدا سازد *** برون سازد ز هستى هسته نيرنگ و دامم را

از آن مى‌ده كه جانم را ز قيد خود رها سازد *** به خود گيرد زمامم را، فرو ريزد مقامم را

...تو اى پيك سبك باران درياى عدم از من *** به دريادار آن وادى رسان مدح و سلامم را

به ساغر ختم كردم اين عدم اندر عدم نامه *** به پير صومعه برگو ببين حسن ختامم را(1)

 

مركز انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى(رحمه الله)

 


1. حضرت امام خمينى اعلى الله مقامه.

بعد

آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org