قال علي عليه‌السلام : إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا؛ امير مومنان عليه‌السلام مي‌فرمايند: همانا براي شما بهايي جز بهشت نيست، پس به کمتر از آن نفروشيد. (نهج‌البلاغه، حکمت456)

 

مقدّمه

«الحمدللّه الذّى انزل على عبده الكتاب ولم يجعل له عوجاً قيماً لينذر باساً شديداً من لدنه و يبشّر المؤمنين الذّين يعملون الصالحات ان لهم اجراً حسنا(1)»

و «تبارك الذّى نزّل الفرقان على عبده ليكون للعالمين نذيراً(2)» «يهدى به اللّه من اتبع رضوانه سبل السلام و يخرجهم من الظلمات الى النور باذنه و يهديهم الى صراط مستقيم»(3)

والصلوه و السلام على رسول الله الذى ارسله «شاهداً ومبشراً و نذيراً و داعيا الى اللّه باذنه و سراجاً منيراً(4)» و بعثه ليتمّم مكارم الاخلاق فى نفوس المؤمنين و يزكيهم و يعلّمهم الكتاب و الحكمة و يأمرهم بالمعروف و ينهاهم عن المنكر و يحل لهم الطيبات و يحرّم عليهم الخبائث ويضع عنه من اصرهم و الاغلال التى كانت عليهم. وعلى آله الاخيار والائمّة الابرار الذّين اذهب اللّه عنهم الرجس و طهرهم تطهيراً.

 

قرآن بزرگترين هديه الهى است كه خداوند با فرود آوردن آن بر پيامبر اسلام به انسان منّت نهاده است. قرآن نورى است كه دلها را روشن مى‌سازد، داروئى است كه دردها را درمان كند و سينه‌ها را شفا بخشد، موعظه‌اى است كه انسان را از غفلت درآورد و «راهنمائى است كه به بهترين راه سعادت رهنمونش سازد».(5)


1. كهف/ 1.

2. فرقان/ 1.

3. مائده/ 16.

4. احزاب/ 46 و 47.

5. «وهو الدليل يدل على خير سبيل».

«هر كه پيش روى خود قرارش دهد به سوى بهشت هدايتش خواهد كرد و هر كس بدان پشت كند در آتشش اندازد».(1)

هر آنچه كه انسان بدان نيازمند است بيان كرده(2) و معارف آن آب گوارائى است كه عطش دانشمندان را بر طرف و دل فقهاء و ژرف انديشان را چون بهار سرسبز، شاداب و با طراوت مى‌كند.(3)

نورى است كه هيچگاه خاموش نشود و چراغى است كه شعله آن نميرد و دريائى است كه به اعماق آن نتوان رسيد.(4) چشمه جوشان علم و معرفت است براى آنكس كه مى‌فهمد(5) و دقائق و عجائب آن پايانى ندارد(6) و علماء از آن سيرى نيابند.(7)

توصيفى كه از خود آيات و از روايات درباره اين كتاب الهى و آسمانى شنيديم، خود به خود، گوياى اين حقيقت است كه بايد هر چه بيشتر درباره قرآن بينديشم، در اعماق آن فرو رويم و از منابع و معارف ناب و گرانبهاى آن تا حدّ ممكن برداشت كنيم و اگر در آيات و روايات تأكيد بر اين شده كه قرائت قرآن، احترام به قرآن و انس با قرآن همه و همه فضيلت دارد؛ در نهايت همه اينها براى درك معارف قرآن و عمل به آداب و احكام قرآن خواهد بود كه پايه نخست آن انديشه و تأمّل در قرآن است.

قرآن خود، در موارد بسيارى دلالت دارد بر اينكه فرستاده شده براى آنكه مردم در آيات آن بينديشند و بر بينش خويش بيفزايند و با تعابير مختلفى مثل: «لعلهم يتفكرون»(8) «لعلكم تعقلون»(9) و «ليدبّروا آياته»(10) مردم را ترغيب


1. «من جعله امامه قاده الى الجنة ومن جعله خلفه ساقه الى النار».

2. «ونزلنا عليك الكتاب تبياناً لكل شى». نحل/ 89

3. «جعله ريّاً لعطش العلماء وربيعا لقلوب الفقهاء» على(عليه السلام) در نهج‌البلاغه / خ 193.

4. «نور لاتطفأ مصابيحه وسراج لايخبو توقده وبحر لايدرك قعره» على(عليه السلام) نهج‌البلاغه / خ 193.

5. «وينابيع العلم وبحوره» .... «وعلما لمن وعى». على7 نهج‌البلاغه / خ 193.

6. «لاتحصى عجائبه ولا تبلى غرائبه» رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) اصول كافى/ 2/ 598.

7. «لاينقضى عجائبه ولا يشبع منه العلماء» على(عليه السلام) در تفسير عياشى.

8. نحل/ 44.

9. يوسف/ 2.

10. ص/ 29.

مى‌كند به اينكه در آيات قرآن فكر كنند تا بهره‌اى از انوار الهى برگيرند.

قرآن يك مجموعه كامل از معارف بشرى و علوم انسانى است كه در زمينه تاريخ، حقوق، سياست، اخلاق، تربيت، اعتقادات، احكام، جامعه شناسى و .... سخن مى‌گويد و در همه آنها ديدگاه خاصّ خود را ارائه كرده است و بر انديشمندان مسلمان است كه با دقّت و مطالعه كافى در آن، ديدگاه قرآن را در هر يك از موضوعات نامبرده كشف كنند و در اختيار جامعه؛ بويژه، نسل جوان قرار دهند: نسلى كه ـ در عصر حاضر با توجّه به موج عظيمى كه انقلاب اسلامى ايران در دنيا ايجاد كرده ـ بيش از گذشته تشنه درك معارف اسلامى است و مى‌خواهد ديدگاه قرآن را در زمينه‌هاى فوق و نظائر آنها بشناسد.

خوشبختانه امروز گامهاى بزرگى در اين زمينه برداشته شده و در مورد كشف و تبيين و طبع و نشر معارف قرآن كارهاى عمده‌اى انجام گرفته است و البتّه، هر چند كه از زمانهاى دور علماء و مفسّرين، تفسيرهاى متعدّد و غالباً مفصّلى با روشهاى مختلف نوشته و از زواياى مختلف به بررسى آيات قرآن پرداخته‌اند؛ ولى، بررسى معارف قرآن در زمينه‌هاى نامبرده و بويژه، اصول اعتقادى و اخلاق به اين ترتيب كه هر يك از آنها به تفصيل بررسى شود و اطراف و زوايا و مسائل گوناگون آن تا حدّ امكان، مورد توجّه قرار گيرد كارى نو و ابتكارى است.

در اين مورد بويژه، بايد از انديشمند توانا و استاد گرانقدر حضرت آية‌اللّه مصباح يزدى ياد كنيم كه بخاطر انس زياد با قرآن، نورانيّت دل و تلاشهاى تحقيقى فراوانى كه داشته‌اند، بحقّ، كارهاى مفيد و ابتكارى در مورد معارف قرآن عرضه كرده‌اند كه بخشهاى زيادى از آنها تاكنون منتشر شده است.

معظم له با طرح و برنامه و نظم خاصّى به تحقيق در معارف قرآن پرداخته و حاصل آن را از سال 52 به بعد براى گروههاى آموزشى و پژوهشى «مؤسسه در راه حق»، همراه با دقّتها و نكته‌سنجيهاى مخصوص خود، در مقاطع مختلف و براى گروههاى مختلف، تدريس فرموده‌اند كه بعدها بخشهائى از آنها، پس از تكميل، تنظيم و ويرايش انتشار يافته است.

يكى از بخشهاى مهمّ «معارف قرآن»، بخش مربوط به اخلاق است. اخلاق در قرآن، اهميّت فراوانى دارد و در آيات و روايات متعدّدى، محور اصلى آن؛ يعنى، تزكيه نفس به عنوان يكى از مهمترين اهداف نزول قرآن و بعثت پيامبر اسلام مطرح شده است.

اخلاق با ملكات نفسانى، تزكيه و تهذيب نفس، اعمال و رفتار فردى و روابط اجتماعى انسان ارتباط عميق دارد. روابط ميان انسان با خدا را تنظيم مى‌كند، روابط ميان اعضاء جامعه را سامان مى‌دهد، فرد و جامعه را به رستگارى و كمال مى‌رساند و در يك جمله، در زندگى و سرنوشت فردى و اجتماعى انسان، نقش عميق و گسترده‌اى دارد.

معظم له در بين موضوعات مختلف قرآنى، سهمى از تحقيق و تلاش علمى خود را نيز به بررسى موضوع اخلاق در قرآن كريم اختصاص داده و حقّاً، كه در اين بخش نيز نكته سنجيها، اظهارنظرها و ابتكارات ارزشمندى دارند و حاصل اين تحقيق و تلاش را در سالهاى 1362 تا 1364 براى گروههاى آموزشى و تحقيقى «موسسه در راه حق» تدريس كرده‌اند كه جزوات و نوارهاى آنها موجود است.

و از آنجا كه تصميم به چاپ و نشر آن را داشتند، افتخار انجام كارهاى تكميلى و ويرايش و تنظيم آن به اينجانب داده شد. حقير نيز در حدّ توان ناچيز خود و با توجّه به فرصت كم و مشاغل فكرى و ذهنى گوناگون، سعيم اين بود تا آنجا كه از من ساخته است كوتاهى نكنم؛ ولى، مع الوصف، كار با كندى و تأخير به نتيجه رسيد.

در بحث «اخلاق در قرآن»، افعال اختيارى انسان كه محور اصلى و موضوع اساسى آن است، از يك سو، علل و عوامل گوناگون در ظهور و بروز آن نقش دارد و داراى منشأهاى مختلفى هستند: يعنى، بعضى از افعال انسان منشأ غريزى دارند، بعضى ديگر از رفتارهاى وى را تأثّرات روحى مانند: وحشت و اضطراب و غيره بوجود مى‌آورند، در بسيارى از موارد، تمايلات عالى و گرايشهاى فطرى و ويژه انسان، منشأ ظهور اعمال و رفتار خاصّى در

انسان مى‌شوند و سر انجام، در پاره‌اى از موارد نيز رفتار انسان تحت تأثير عوامل احساسى و عاطفى شكل مى‌گيرند: اعم از احساسات و عواطف مثبت نظير انس و محبّت و احساسات و عواطف منفى مانند كينه و نفرت و مى‌توان آنها را بر اساس عوامل متفاوتشان و به چهار دسته متفاوت تقسيم نمود.

از سوى ديگر، رفتارهاى اختيارى انسان به لحاظ ديگرى نيز قابل تقسيم است؛ يعنى، به لحاظ اينكه داراى جهات مختلفى هستند و به موجودات مختلفى مربوط مى‌شوند نيز مى‌توان آنها را دسته‌بندى نمود.

در تنظيم بخش اخلاق شناسى از معارف قرآن، معظم‌له دسته‌بندى دوم را به عنوان چارچوب و ترتيب بحث برگزيده، رفتار اختيارى انسان را، به تناسب آنكه در چه رابطه‌اى انجام مى‌گيرد و به چه تعلق دارد، بر سه دسته كلّى تقسيم كرده‌اند: يكدسته، كارهائى است كه انسان در ارتباط با خدا انجام مى‌دهد. مثل توجّه به خدا، اميد به خدا، ايمان به خدا، خوف و خشوع از خدا و ... كه منشاء عبادت و بندگى در برابر خداوند مى‌شود.

دوّم رفتارهائى است كه اصالةً، به خود انسان مربوط مى‌شود هر چند كه ثانياً و بالعرض، با ديگران نيز ارتباط پيدا كند و يا رابطه با خدا هم در آن ملحوظ شود.

سوّم كارهائى است كه انسان در ارتباط با ديگران انجام مى‌دهد و روابطى است كه با ديگران برقرار مى‌كند.

و بر اساس تقسيم‌بندى فوق، اخلاق در قرآن را در سه قسمت كلّى و زير سه عنوان كلّى: 1. اخلاق الهى 2. اخلاق فردى 3. اخلاق اجتماعى مطرح كرده‌اند.

البته، يك سرى مطالب و مفاهيم كلّى داريم كه در واقع بخش فلسفه اخلاق را از ديدگاه قرآن تشكيل مى‌دهد كه در آغاز و قبل از ورود در بحث از اخلاق الهى و اخلاق فردى و اخلاق اجتماعى، به اينگونه مسائل پرداخته و مسائلى چون: اصول موضوعه در علم اخلاق، ويژگيهاى مفاهيم اخلاقى، مفاهيم عام اخلاقى در قرآن، تفاوت نظام اخلاقى اسلام با ديگر نظامها، اساس

ارزش اخلاقى در اسلام و بسيارى ديگر از اينگونه مسائل را مورد تحقيق و بررسى قرار داده‌اند.

اينك كتاب «اخلاق در قرآن» كه بطور كلّى در سه جلد تنظيم يافته، بر اساس طرح كلّى و دسته‌بندى بالا و با توجّه به مطالب مقدماتى در چهار بخش كلّى تقسيم شده.

بخش نخست: مفاهيم و كليّات

بخش دوم: اخلاق الهى

بخش سوم: اخلاق فردى

بخش چهارم: اخلاق اجتماعى

بخش نخست و بخش دوّم در جلد اوّل كتاب «اخلاق در قرآن»، بخش سوم در جلد دوم و بخش چهارم آن در جلد سوّم آمده است. از خداوند بزرگ نفوذ و تأثير روزافزون اخلاق قرآنى را در جامعه و بويژه در ميان نسل جوان، خواستاريم و اميدواريم كارهاى ما را به فضل و كرم خودش قبول كند، تقصيرها و قصورهائى كه داشته‌ايم بر ما نگيرد.

محمدحسين اسكندرى

آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org