قال علي عليه‌السلام : إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا؛ امير مومنان عليه‌السلام مي‌فرمايند: همانا براي شما بهايي جز بهشت نيست، پس به کمتر از آن نفروشيد. (نهج‌البلاغه، حکمت456)

جلسه هشتم
سازوكارهاى تحصيل اخلاص و قصد قربت در نماز
 

جايگاه اخلاص در نماز

گفتيم پايين ترين مرتبه نيت در نماز كه بدون آن نماز باطل مى‌شود، اين است كه نمازگزار براى اطاعت امر خدا نماز بخواند. انگيزه نمازگزار بايد اطاعت امر خداوند باشد، به گونه‌اى كه اگر خداوند درباره نماز دستورى نمى‌داشت يا نماز مطلوب خداوند نمى‌بود، او نماز نمى‌خواند. با اين مرتبه از نيت، نماز انسان تنها صحيح خواهد بود و تكليف از انسان ساقط مى‌شود و لازم نيست كه انسان آن نماز را اعاده و يا قضا كند؛ اما قبول شدن نماز در پيشگاه خداوند، متوقف بر آن است كه نيت انسان خالص باشد و واقعاً قصد تقرب به خداوند داشته باشد تا نماز موجب رشد، كمال و نزديك شدن به خداوند شود.

چنان كه گفتيم، در برخى از روايات عبادت ها و به تبع آن، نيت ها به سه قسم كلى تقسيم مى‌شوند: 1. عبادت بردگان؛ يعنى عبادتى كه به جهت ترس از عذاب الهى انجام شود؛ 2. عبادت مزدگيران؛ يعنى عبادتى كه به اميد رسيدن به ثواب و بهشت انجام پذيرد؛ 3. عبادت آزادگان؛ يعنى عبادتى كه فقط براى خداوند به جا آورده شود. همچنين خلوص، درجات و مراتبى دارد كه عالى ترين مرتبه آن، خلوص محض براى خداوند است كه هيچ انگيزه و خواست نفسانى با آن آميخته نباشد. مرتبه‌اى كه براى رسيدن به آن راهى طولانى و سخت را بايد طى كرد. كسى كه به جهت ترس از عذابْ خدا را مى‌پرستد و نيز كسى كه به طمع رسيدن به بهشتْ خدا را مى‌پرستد، به اخلاص كامل نرسيده و مرتبه خلوص او با حب ذات و توجه به خويشتن

آميخته است و تا رسيدن به مرتبه‌اى از خلوص كه انسان خود را نبيند و كاملا محو جمال محبوب شود، راهى طولانى بايد بپيمايد. ما به عيان مشاهده مى‌كنيم كه چگونه تشويق ها و تهديد و تنبيه ها در افراد معمولى ـ به خصوص در نوجوانانى كه تازه به سنّ تكليف رسيده‌اند ـ اثر مى‌گذارد و باعث مى‌شود كه آنان نماز بخوانند و چه بسا اگر اين تشويق ها و تنبيه ها نمى‌بود، نماز نمى‌خواندند.

علماى اخلاق در كتاب هاى خود به مسأله نيت و اخلاص پرداخته‌اند؛ به خصوص در كتاب اسرار الصلوة حضرت امام(رضي الله عنه) و كتاب هايى كه مرحوم «شهيد ثانى» و مرحوم «ميرزا جواد آقاى تبريزى» در اين زمينه نوشته‌اند، و نيز در مباحثى كه مرحوم «ملا مهدى نراقى» و مرحوم «ملا احمد نراقى» در اين زمينه دارند، مطالبى بسيار ارزشمند و خواندنى يافت مى‌شود. در اين بين شايد بشود گفت كه «غزالى»، در احياء العلوم گوى سبقت را از ديگران ربوده و اين مباحث را بسيار عالى طرح كرده است. خوشبختانه مرحوم «ملا محسن فيض كاشانى» كتاب احياء العلوم غزالى را تنقيح و تهذيب كرده و نام محجة البيضاء را بر اثر ارزشمند خود نهاده است. ايشان در اين كتاب به جاى برخى از روايات و مطالب مخدوش و ضعيفى كه در احياء العلوم از اهل سنت نقل شده، روايات اهل بيت(عليهم السلام) را ذكر كرده و با اين تصرف بر فضيلت كتاب افزوده است. در جلد ششم اين كتاب بحث جالبى درباره ريا و مذمت آن آمده، و در جلد هشتم درباره نيت و اخلاص مباحث ارزشمندى ارائه كرده است. به همگان توصيه مى‌شود كه مباحث آن كتاب را كه بسيار ارزشمند و كم نظير است، مطالعه كنند. شايد بتوان ادعا كرد كه آنچه ديگران در اين زمينه نوشته‌اند، افزون بر آنچه در آن كتاب آمده نيست؛ بلكه برگرفته و تلخيصى از مباحث آن كتاب است.

سخن مرحوم مجلسى درباره قصد قربت در نماز

در اين مجال مناسب است كه سخن زيبايى از مرحوم علامه مجلسى درباره قصد قربت و اخلاص در نماز و دشوارى تحصيل آن نقل شود، و آن اين است: «وَ أَمَّا الْقُرْبَةُ فَهِي أصْعَبُ الاُْمُورِ وَ لاَ يَتَيَسَّرُ تَصْحِيحُها عِنْدَ إِرادَةِ الصَّلاةِ، بل يَتَوَقَّفُ عَلى مُجاهَدات عَظيمَة وَ تَفَكُّرات صَحِيحَة وَ إِزالَةِ حُبِّ الدُّنْيا وَ الاَْمْوالِ وَ الاِْعْتِباراتِ الدُّنْيَويَةِ عَنِ النَّفْسِ...»؛ اما قصد قربت در نماز، فراهم شدنش از مشكل ترين كارهاست و تحصيل آن به هنگام اقدام براى اداى نماز، ميسّر نمى‌شود. بلكه فراهم ساختن قصد قربت متوقف است بر مجاهدت هاى بزرگ، انديشيدن هاى صحيح، زدودن دوستى دنيا، اموال، رياست ها و اعتبارات دنيوى از نفس.

تا كسى در طى ساليان طولانى به مجاهده با نفس خود و رياضت هاى مشروع نپردازد و محبت دنيا، مال و حب رياست و مقام را از دل خود زايل نكند و با تفكر در نظام خلقت و قوانين تكوينى و تشريعى حاكم بر آن، معرفت خويش را ارتقا نبخشد، نمى‌تواند قصد قربت داشته باشد و با توجه كامل نمازش را براى خداوند به جا آورد.

در ادامه ايشان مى‌فرمايند: «وَ التَّوَسُّلِ في جَمِيعِ ذلِكَ بِجِنابِ الْحَقِّ تَعالى لِيَتَيَسَّرَ لَهُ إِحْدى الْمَعانِي السّابِقَةِ بِحَسَبِ اسْتِعْدادِهِ وَ قابِلِيَتِهِ وَ ما صادَفَهُ مِنْ تَوْفِيقِ اللهِ وَ هِدايَتِهِ، فَإِنَّ كُلاًّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ وَ نِيَّةُ كُلِّ امْرِئ تابِعٌ لِما اسْتَقَرّ في قَلْبِهِ مِنْ حُبِّ اللهِ أوْحُبِّ الدُّنْيا أَوْ حُبِّ الْجاهِ أَوِ الْمالِ أَوْ غَيْرِ ذلِكَ. و قَلعُ عُرُوقِ هذِهِ الاَْغْراضِ عَنِ النَّفْسِ في غَايَةِ الْعُسْرِ وَ الاِْشْكالِ، وَ مَعَها تَصْحِيِحُ النِيَّةِ مِنْ قَبِيلِ الْمُحالِ وَ لِذا وَرَدَ «نِيَّةُ الْمُؤْمِنِ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ». فَكَمْ مِنْ عابد مِنْ أَهْلِ الدُّنْيا يَظُنُّ أَنَّ نيَّتَهُ خالِصةٌ للهِ ولا يَعْبُدُ في جَميِعِ عُمْرِهِ إِلاّ نَفْسَهُ وَ

هَواهُ».1 و بايد در تمام آن مراحل به خداوند توسل جويد تا با استعداد و قابليت خود و توفيق و هدايت الهى كه نصيب او مى‌شود، به هر يك از آن مراحل دست يابد؛ چون هركس به فراخور سرشت، عادت و روش خويش عمل مى‌كند و نيت هر كس، از محبت خدا يا محبت دنيا، محبت رياست، مال و آنچه در قلب او نهفته است سرچشمه مى‌گيرد، و زدودن گرايش ها و دلبستگى هاى غير الهى از دل، بسيار مشكل است و با وجود آنها نيز، داشتن نيت صحيح و خالص براى خداوند محال است؛ از اين رو در حديث آمده است: «نيت مؤمن از عملش بهتر است». چه بسيار عابد وابسته به دنيايى كه مى‌پندارد نيتش براى خداوند خالص شده، در حالى كه در همه عمرش به جز نفس و هواى نفس را نپرستيده است!

خاستگاه نيت و نقش معرفت در تصحيح آن

نيت و انگيزه، از محبت و آنچه انسان به آن تمايل دارد سرچشمه مى‌گيرد. اگر انسان واقعاً به خداوند محبت داشته باشد، مى‌تواند خالصانه قصد قربت كند؛ اما اگر دوستى مال، رياست و زخارف دنيا بر دل او سايه افكنده باشد، اين گرايش ها در نيت او اثر مى‌گذارند و در نتيجه نمى‌تواند عبادتش را خالصانه براى خداوند به جا آورد. البته رسيدن به مرحله اخلاص و انجام عبادت خالصانه براى خداوند، همان‌گونه كه مرحوم علاّمه مجلسى فرموده‌اند، بسيار دشوار است و تلاش و مجاهدتى طاقت فرسا مى‌طلبد. بسيارند عابدانى كه خود مى‌پندارند خالصانه خدا را عبادت مى‌كنند؛ اما در سراسر عمر يك بار نيز


1. محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج 84، ص 372.

خدا را عبادت نكرده‌اند. ايشان به درستى از دل خويش آگاه نيستند و توجه ندارند كه هواى نفس آنان را براى عبادت تحريك كرده.

مرحوم «شهيد ثانى» و ديگران درباره دام ها و كيدهاى شيطان و حيله هاى نفس كه فرا روى انسان مؤمن قرار دارد، مطالبى گفته‌اند كه چه بسا اطلاع از آنها انسان را از تزكيه نفس و تحصيل قصد قربت نااميد مى‌كند؛ حيله هايى كه چون پرده هايى تودرتوست و هنگامى كه انسان يكى را كنار مى‌زند، پرده‌اى ديگر آشكار مى‌شود؛ آن سان كه انسان از رهيدن از شرّ نفس و نجات از شرّ شيطان مأيوس مى‌گردد. از اين رو، پسنديده نيست كه مربيان اخلاق به تفصيل درباره حيله ها و وسوسه هاى گوناگون شيطان و دشوارى تحصيل نيت خالص سخن گويند، و به خصوص براى افراد مبتدى بايد به اجمال نسبت به وسوسه هاى شيطانى هشدار دهند و به آنان گوشزد نمايند كه داشتن قصد قربت و به جا آوردن عبادت خالص براى خدا، نيازمند تلاش و زحمت فراوان است.

راه كلى براى تصحيح نيت و ارزش بخشيدن به آن، توجه به چگونگى و فرآيند پيدايش نيت است. اساساً كارهاى انسان به دو بخش اختيارى و غير اختيارى تقسيم مى‌شود. حركت قلب و فعاليت هاى درونى بدن، در زمره كارهاى غير اختيارى انسان به شمار مى‌آيند. حتى نفس كشيدن نيز، تقريباً كارى غير اختيارى است. انسان مى‌تواند براى مدتى نفس خود را حبس كند؛ اما با جلوگيرى موقتى از نفس كشيدن، اين عمل از غير اختيارى بودن خارج نمى‌شود و همچنان فارغ از خواست ما تداوم پيدا مى‌كند. بخش دوم كارهاى انسان، اختيارى هستند كه اراده در تحقق آنها دخالت دارد و بايد زمينه هاى لازم روحى و انگيزشى در انسان پديد آيد تا انسان به انجام دادن آنها اقدام

كند. خداوند انسان را به گونه‌اى آفريده كه همواره دنبال جلب منفعت، و دفع ضرر از خويش است و تا كارى را مطلوب تشخيص ندهد و خير خود را در آن نبيند، به آن اقدام نمى‌كند. او ابتدائاً به انجام دادن كارى كه با طبع او سازگار نيست اقدام نمى‌كند؛ مثلاً در شرايط عادى داروى تلخ و بد مزه نمى‌خورد. وقتى به آن اقدام مى‌كند كه نفعى در آن مشاهده كند؛ و گاهى لذت خيالى و يا نجات از رنج خيالى انگيزه اقدام مى‌شود.

پر واضح است كه عبادت خدا نيز، در زمره رفتار اختيارى ما قرار دارد و تا منافع عبادت خدا و ضرر ترك آن را ندانيم، بدان اقدام نمى‌كنيم. البته معرفت افراد نسبت به بندگى و عبادت خدا، بسيار متفاوت است و درجات و مراتب افراد در تشخيص جايگاه عبادت خدا و منافع آن و زيان هايى كه ترك آن دارد، طيف بسيار گسترده‌اى را تشكيل مى‌دهد. در اين طيف بين نقطه اوج و پايين ترين نقطه، فاصله‌اى بس عظيم وجود دارد.

اگر بخواهيم نيتمان را خالص كنيم، اول بايد بر معرفتمان بيفزاييم و بينديشيم كه نماز تا چه اندازه براى ما مفيد است. بايد بدانيم كه اگر عبادت مقبول حق واقع شود، از چه مرتبه و ثوابى برخوردار مى‌گرديم و اگر آن را ترك كنيم، چه فرجام بدى خواهيم داشت. با مطالعه روايات و كتاب هاى اخلاقى به اين حقيقت پى مى‌بريم كه نيت خالص چه آثار و فوايدى دارد و اگر نيت انسان خالص نبود، چه زيان و خسارتى متوجه وى مى‌شود. البته انديشه درباره امور معنوى كه نفع محسوس آنى در آنها مشاهده نمى‌شود و از سوى ديگر، شيطان با همه وجود مى‌كوشد تا انسان را از آن بازدارد، نيازمند همتى عالى و اراده‌اى جدّى است، و نوعاً افراد از اين توفيق محرومند و بى حالى و كسالت به آنان اجازه تفكر در اين مسائل حياتى را نمى‌دهد. وقتى انسان همت عالى و

اراده جدّى براى تفكر داشت، سعى مى‌كند در تنهايى و نيمه شب و يا بين الطلوعين وقت كافى براى اين منظور اختصاص دهد. البته تفكر افراد درباره اين مسائل، بر پايه ايمان و معرفت آنان به خداوند است و در اين زنجيره گسترده، هر قدر معرفت انسان به خداوند، قيامت و ساير امور معنوى بيشتر باشد، تفكر او عميق‌تر خواهد بود.

آنان كه در مدارج عالى معرفت قرار دارند، امور عادى روزمرّه خللى در تفكرشان درباره خداوند و رفتار و اعمالشان ايجاد نمى‌كند و از هر فرصتى براى تفكر استفاده مى‌كنند. با توجه به تفاوت معرفت افراد، فاصله بين كسى كه به منافع و ثمرات نماز نظر دارد و طمع به ثواب و ترس از عقابْ او را به انجام تكاليف وامى دارد، با كسى كه تنها به رضوان الهى مى‌انديشد روشن مى‌شود و سطح محبت آنان به خداوند مشخص مى‌گردد.

بر اساس معرفتى كه افراد به خداوند دارند، مشخص مى‌شود كه تا چه حد به معبود خويش محبت مى‌ورزند و تا چه حد براى كسب رضايت او تلاش مى‌كنند؛ از اين رو قرآن بيش از هر چيز براى رضايت الهى ارزش قائل شده و پس از آنكه فايده هاى نماز را بر مى‌شمرد، متذكر مى‌شود كه رضوان الهى فراتر از هر چيزى است و در گستره فهم و درك ما نمى‌گنجد. كسانى كه سعادت برخوردارى از محبت اصيل خداوند نصيبشان شده، تنها خواهان رضايت خدا هستند و در اين انديشه‌اند كه چگونه نماز بخوانند تا خداوند از آنان راضى گردد؛ اما كسانى كه تنها به ثواب و عقاب مى‌انديشند، نظر به ثواب و درجات بهشتى دارند كه در پرتو نماز نصيبشان مى‌شود و در انديشه رهايى از عقاب و عذاب الهى هستند.

گامى عملى براى تصحيح نيت

تا اينجا درباره ضرورت ارتقا بخشيدن به معرفت و آگاهى خويش نسبت به نماز سخن گفتيم و مطالعه رواياتى را كه درباره اهميت نماز وارد شده گوشزد كرديم؛ اما آيا مطالعه كتاب هايى كه در زمينه نماز و عبادت نگاشته شده و نيز مطالعه روايات (نظير روايت: «الصَّلاةُ خَيْرُ مَوْضُوع؛1 نماز بهترين عملى است كه خداوند آن را وضع كرده است» و يا روايت: «الصَّلوةُ قُرْبانُ كُلِّ تَقِىّ؛2 نماز باعث تقرب هر باتقوايى به سوى خدا مى‌شود »). براى خواندن نمازهاى مستحبى و خالص كردن نيت نماز و اهميت دادن به آن كافى است؟ فراوانند كسانى كه اهميت و جايگاه نماز را خوب مى‌شناسند و روايات فراوانى درباره نماز خوانده‌اند و درباره فضايل نماز فراوان شنيده‌اند. آنان مى‌دانند كه نماز مستحبى ـ به خصوص نماز شب ـ چقدر ارزشمند است و چه تأثيرى در سعادت و كاميابى انسان دارد؛ اما كوتاهى مى‌كنند و نمازهاى مستحبى ـ به خصوص نماز شب ـ را نمى‌خوانند. پس صِرف آگاهى كافى نيست و بايد علاوه بر دانستن، زمينه ديگرى در انسان تحقق يابد تا او به انجام دادن عبادت خالصانه خداوند رو آورد و از هر فرصتى براى بندگى خداوند استفاده بَرد.

دانش آموز و دانشجو براى گرفتن نمره قبولى، در طول سال درس مى‌خواند و حتى ممكن است شب امتحان نخوابد و تا صبح مطالعه كند؛ اما ما با اينكه اهميت و ارزش نماز را مى‌دانيم، حاضر نمى‌شويم چند دقيقه از وقتمان را به خواندن نماز مستحبى اختصاص دهيم؛ با اينكه اين كار آسان است و زحمتى ندارد. اولين پاسخى كه هر كس به كوتاهى در انجام دادن


1. همان، ج 82، باب 4، حديث 9، ص 308.

2. همان، ج 78، باب 23، حديث 41، ص 203.

مستحبات و اهميت ندادن به نماز مى‌دهد، اين است كه شيطان نمى‌گذارد نماز مستحبى بخوانيم و استفاده شايسته از عبادت خداوند ببريم؛ اما لازم است كه به تحليل روان‌شناختى اين مسأله بپردازيم تا عامل بى توجهى به امور معنوى و از جمله نماز آشكار شود.

با توجه به اينكه مى‌دانيم نماز بهترين كارها و سودمندترين تجارت هاست و در اين تجارت در قبال صَرف چند دقيقه از وقتمان به تقرب به خداوند نايل مى‌شويم كه عظمت و ارزش آن قابل شماره نيست، چرا از اين تجارت پرسود خوددارى مى‌كنيم؟ روشن است كه انسان كارى را به صِرف داشتن سود، انجام نمى‌دهد، بلكه همه جوانب را بررسى مى‌كند و تمام زيان ها، سختى ها و احياناً لوازم و پيامدهاى سنگين آن را شناسايى مى‌كند؛ سپس نفع و هزينه هاى احتمالى را بررسى مى‌كند و اگر كفه سود را سنگين‌تر يافت، به آن كار اقدام مى‌كند.

پر واضح است كه خواندن چند ركعت نماز، هزينه سنگين و زحمت چندانى ندارد، و اساساً ارزش و عظمت دستاورد ما از نماز، قابل مقايسه با زحمتى كه مى‌كشيم نيست، پس چرا از انجام دادن آن خوددارى مى‌كنيم؟

پاسخ روشن به سؤال طرح شده اين است كه عادت هاى جارى در رفتار افراد، از انجام دادن كارهاى مهم معنوى و به جا آوردن عبادت شايسته براى خداوند مانع مى‌شود. ما در زندگى به لذت هايى عادت كرده‌ايم و از انجام دادن كارى كه مزاحم آنهاست خوددارى مى‌كنيم. كسى كه به استراحت، تنبلى و تن آسايى عادت كرده و از اين امور بى ارزش دنيايى لذت مى‌برد، هرچند آنها را با ثوابى كه نماز در پى دارد قابل مقايسه نمى‌داند؛ اما نمى‌تواند از عادت خود دست بكشد و لذت هاى ناچيز و زودگذر او را از كارهاى مهم و ارزشمند

بازمى دارد. پس عادت هاى روزمره مانع داشتن نيت خالص در عبادت و توجه بيشتر ما به خداوند مى‌شوند. اين عادت ها ابزار شيطان هستند كه به وسيله آنها مانع رسيدن ما به كاميابى و سعادت مى‌گردد. ما بايد با عادت هايى كه مانع پرداختن به كارهاى مهم و ارزشمند مى‌شود مبارزه كنيم و آنها را از خود دور نماييم. قدم اول در اين راه، كسب معرفت و اطلاع از منافع كنار نهادن عادت هاى بى ارزش و پرداختن به عبادت، بندگى خدا، كسب اخلاص در عمل و زيان ترك اين امور مهم و ارزشمند است. البته نبايد به اين حد اكتفا كنيم؛ چون كسب معرفت، شرط لازم است؛ اما شرط كافى نيست و ما بايد در قدم دوم با نفس و عادت به امور پست حيوانى و دنيوى به جهادى سخت و طولانى دست بزنيم؛ از اين رو مرحوم «علامه مجلسى» در سخنى كه از ايشان ذكر كرديم، تفكرات صحيح و مجاهدت هاى عظيم و طولانى را دو عامل مهم براى تحصيل قصد قربت و اخلاص در عبادت برشمرد.

خواب زياد باعث كسالت مى‌شود و براى انسان زيان دارد؛ اما برخى به آن عادت كرده‌اند و حتى حاضر نمى‌شوند قبل از طلوع آفتاب از خواب برخيزند و نماز صبحشان را بخوانند و اين عادت بى ارزش آنها را از انجام وظيفه واجب خود بازمى دارد. اين افراد بايد براى رسيدن به مدارج معنوى با عادت خويش مبارزه كنند و خواندن نماز شب و نماز صبح در وقت فضيلت آن را بر لذت خواب ترجيح دهند. همچنين برخى به شكم بارگى عادت كرده‌اند و هر چه جلوى آنها بگذارند مى‌خورند. شكى نيست كه اين عادت مى‌تواند منشأ بسيارى از انحرافات و ناهنجارى ها و مانع پرداختن به امور ارزشمند شود و ضرورت دارد كه انسان با آن مبارزه كند و بكوشد كه تنها براى رفع كمبود بدن، از غذا و نوشيدنى استفاده كند و از زياده روى در خوردن و آشاميدن بپرهيزد.

بدين ترتيب دومين مرحله براى تحصيل قصد قربت و رسيدن به اخلاص در عبادت، مبارزه با عادت هاى بى ارزش دنيايى مى‌باشد. البته اين مبارزه بسيار سخت و نيازمند عزمى راسخ و برنامه ريزى حساب شده است. به خصوص هر چه سن انسان بالا مى‌رود، مبارزه با عادت ها دشوارتر مى‌شود. براى جوانان كه هنوز خوى و عادت ها در آنان ريشه دار و ديرپاى نگشته، مبارزه با آنها چندان دشوار نيست؛ اما براى كسى كه در پنجاه و شصت سالگى قرار دارد، مبارزه با عادت هايى كه در وجودش ريشه دوانيده، بسيار مشكل است؛ از اين رو حضرت امام(قدس سره) در بحث هاى اخلاقى خود خطاب به جوانان مى‌فرمودند: «جوانان قدر خودتان را بدانيد، تا جوانيد مى‌توانيد به عبادت و خودسازى بپردازيد؛ اما وقتى پير شديد، اين توفيق از شما سلب مى‌گردد». آن روز مفهوم سخن امام را درك نمى‌كرديم و فرق بين پير و جوان در استفاده از زمينه هاى عبادت و خودسازى را تشخيص نمى‌داديم. اكنون مى‌فهميم كه انسان تا جوان است چه توفيقات و توانايى هايى دارد كه وقتى به پيرى رسيد، آن توفيقات و توانايى ها از او سلب مى‌شود.

ترديدى نيست كه صفات ناپسند اخلاقى (چون خودخواهى، كبر، حسد، جاه طلبى و حب جاه و مقام) در زمره عادت هاى بد و ملكات رذيله اخلاقى هستند، كه براى خودسازى و كسب اخلاص در عمل و عبادت، بايد با آنها مبارزه كرد. اين صفات تا ريشه در انسان ندوانيده‌اند و به صورت ملكه در نيامده‌اند، مبارزه با آنها چندان دشوار نيست؛ اما اگر ريشه دار شدند، مبارزه با آنها بسيار دشوار مى‌شود؛ چنان كه نهال درختى تا در زمين ريشه ندوانده، كندن آن راحت است؛ اما اگر چندين سال از عمر آن گذشت و تنومند شد، كندنش بسيار مشكل مى‌شود؛ به هر حال كسى كه به دنبال تحصيل قصد

قربت و اخلاص است، بايد رذايل اخلاقى را از دل خود بزدايد و ـ همان طور كه مرحوم علامه مجلسى فرمودند ـ بدون قلع و زدودن صفات ناپسند اخلاقى، تحصيل اخلاص و قصد قربت محال است.

خلاصه سخن اينكه ما براى خودسازى و تحصيل قصد قربت در نماز و انجام دادن عبادتى شايسته علاوه بر اينكه به اداى نمازهاى واجب اهتمام مى‌ورزيم، بايد به نمازهاى مستحبى نيز بپردازيم و به تدريج بكوشيم كه نيتمان را از شائبه هاى غير الهى و ريا و آنچه باعث شرك مى‌شود پاك كنيم. با خالص كردن نيت و عمق بخشيدن به آن است كه مى‌توانيم مسير خود را براى رسيدن به مراتب عالى‌تر بندگى خدا هموار سازيم. البته در اين مسير دشوار، بايد از دو عامل مؤثر بهره گيريم: يكى كسب معرفت و آگاهى و ارتقا بخشيدن به آن؛ يعنى شناخت فوايد عبادت ـ به خصوص نماز ـ و زيان ترك آن. ديگرى، مبارزه با عادت هاى ناپسند؛ نظير تنبلى، راحت طلبى، شكم بارگى و ساير صفات رذيله اخلاقى كه در نفس انسان رسوخ يافته است.

 

آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org