قال علي عليه‌السلام : إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا؛ امير مومنان عليه‌السلام مي‌فرمايند: همانا براي شما بهايي جز بهشت نيست، پس به کمتر از آن نفروشيد. (نهج‌البلاغه، حکمت456)

درس ششم

راه ساده خداشناسي

·راه‌هاي شناخت خدا

·ويژگي‌هاي راه ساده

·نشانه‌هاي آشنا

 

 

راه‌هاي شناخت خدا

براي شناختن خداي متعال، راه‌هاي فراوان و گوناگوني وجود دارد كه در كتاب‌هاي مختلف فلسفي و كلامي و بيانات پيشوايان ديني و نيز در متن كتاب‌هاي آسماني به آنها اشاره شده است. اين دلايل و براهين از جهات مختلفي با يكديگر تفاوت دارند. مثلاً در بعضي از آنها از مقدمات حسي و تجربي استفاده شده؛ درحالي‌كه بعضي ديگر از مقدمات عقلي محض تشكيل يافته‌اند، و بعضي مستقيما در صدد اثبات خداي حكيم هستند؛ درصورتي‌كه بعضي ديگر تنها موجودي را اثبات مي‌كنند كه وجودش مرهون موجود ديگري نيست (واجب‌الوجود) و براي شناختن صفات او مي‌بايست براهين ديگري اقامه شود.

از يك نظر مي‌توان دلايل خداشناسي را به راه‌هايي تشبيه كرد كه براي عبور از رودخانه‌اي وجود دارد: بعضي از آنها مانند پل چوبي ساده‌اي است كه روي رودخانه كشيده شده و عابر سبك‌بار مي‌تواند به‌آساني از آن بگذرد و به‌زودي به منزل مقصودش برسد؛ بعضي ديگر مانند پل‌هاي سنگي طولاني از استحكام بيشتري برخوردار است، ولي راه را طولاني‌تر مي‌كند؛ و بالاخره بعضي ديگر مانند راه‌آهن‌هاي پرپيچ‌وخم و داراي فراز و نشيب‌ها و تونل‌هاي عظيم است كه براي عبور قطارهاي سنگين ساخته شده است.

انساني كه ذهن سبك‌باري دارد، مي‌تواند از راه‌هاي خيلي ساده، خداي خود را بشناسد و به بندگي او بپردازد، اما كسي كه بار سنگيني از شبهات را بر دوش كشيده است، بايد از پل سنگي عبور كند، و بالاخره كسي كه خروارها بار شبهات و وساوس را با خود حمل

مي‌كند، بايد راهي را برگزيند كه داراي زيرسازي‌هاي محكم و استوار باشد؛ هرچند پيچ‌وخم‌ها و فراز و نشيب‌هاي زيادي داشته باشد.

ما در اينجا نخست به راه سادة خداشناسي اشاره مي‌كنيم و سپس به بيان يكي از راه‌هاي متوسط مي‌پردازيم؛ اما راه‌هاي پرپيچ‌وخم را ـ كه متوقف بر حل بسياري از مسائل زيربنایي فلسفي است ـ بايد كساني بپيمايند كه ذهنشان مشوب به شبهات فراوان شده يا در صدد زدودن شبهات و نجات دادن گمراهان دورافتاده برآمده‌اند.

ويژگي‌هاي راه ساده

راه سادة خداشناسي، امتيازات و ويژگي‌هايي دارد كه مهم‌ترين آنها ازاين‌قرار است:

1. اين راه نيازي به مقدمات پيچيده و فني ندارد و ساده‌ترين بياني است كه مي‌توان در اين زمينه مطرح كرد و ازاين‌روي، براي همه مردم در هر سطحي از معلومات باشند، قابل فهم و هضم است.

2. اين راه مستقيما به‌سوي «خداي آفريننده دانا و توانا» رهنمون مي‌شود؛ برخلاف بسياري از براهين فلسفي و كلامي كه نخست موجودي را به‌عنوان «واجب‌الوجود» اثبات مي‌كنند و علم و قدرت و حكمت و خالقيت و ربوبيت و ديگر صفات او را مي‌بايست با براهين ديگري ثابت كرد.

3. اين راه، بيش از هر چيز، نقش بيدار كردن فطرت و به آگاهي رساندن معرفت فطري را ايفا مي‌كند و با تأمل در موارد آن، حالتي عرفاني به انسان دست مي‌دهد كه گويا دست خدا را در ايجاد و تدبير پديده‌هاي جهان مشاهده مي‌كند؛ همان دستي كه فطرت او با آن آشناست.

با توجه به اين ويژگي‌هاست كه رهبران ديني و پيشوايان اديان آسماني، اين راه را براي توده‌هاي مردم برگزيده‌اند و همگان را به پيمودن آن دعوت كرده‌اند و روش‌هاي ديگر را يا به خواص اختصاص داده‌اند، يا در مقام احتجاج و بحث با انديشمندان ملحد و فيلسوفان مادي به كار گرفته‌اند.

نشانه‌هاي آشنا

راه سادة خداشناسي، تأمل در نشانه‌هاي خدا در جهان، و به تعبير قرآن كريم، «تفكر در آيات الهي» است. گويي هريك از پديده‌هاي جهان در زمين و آسمان و در وجود انسان، نشاني از مقصود و مطلوب آشنا دارند و عقربه دل را به‌سوي مركز هستي ـ كه هميشه و در همه‌جا حضور دارد ـ هدايت مي‌كنند.

همين كتابي كه در دست داريد، نشانه‌اي از اوست. مگر نه اين است كه با خواندن آن، با نويسنده آگاه و هدف‌داري آشنا مي‌شويد؟ آيا هيچ‌گاه احتمال داده‌ايد كه اين كتاب در اثر يك سلسله فعل و انفعالات مادي بي‌هدف به وجود آمده و نويسنده هدف‌داري ندارد؟ آيا احمقانه نيست كه كسي بپندارد كه يك دايرة‌المعارف بزرگ چندصدجلدي در اثر انفجاري در يك معدن فلزات به وجود آمده است؛ بدين گونه كه ذرات آنها به‌صورت حروفي درآمده و با برخورد تصادفي با پاره‌هاي كاغذ، نوشته‌هايي را پديد آورده و سپس كاغذها با تصادف ديگري تنظيم و صحافي شده است؟!

اما پذيرفتن تصادفات كور براي تبيين پيدايش اين جهان عظيم با آن‌همه اسرار و حكمت‌هاي شناخته و ناشناخته، هزاران بار احمقانه‌تر از آن پندار است!

آري، هر نظم هدفمندي نشانه‌اي از ناظم هدف‌دار است و چنين نظم‌هايي در سراسر جهان مشاهده مي‌شود و همگي يك نظام كلي را تشكيل مي‌دهند كه آفريننده حكيمي آن را پديد آورده و همواره دست‌اندركار اداره آن است.

بوتة گلي كه در باغچه روييده و از ميان خاك و كود، با چهره رنگارنگ و بوي خوش، ظاهر گشته است، و درخت سيبي كه از دانه كوچكي برآمده و هرساله مقادير زيادي سيب خوش‌رنگ و خوش‌بوي و خوش‌مزه به بار مي‌آورد و ساير درختان مختلف با شكل‌ها و رنگ‌ها و خواص گوناگون... نيز بلبلي كه بر شاخ گل مي‌سرايد، و جوجه‌اي كه از تخم بيرون آمده، نوك به زمين مي‌زند و گوساله‌اي كه تازه متولد شده، پستان مادرش را مي‌مكد و شيري كه در پستان مادر فراهم شده و براي نوشيدن نوزاد مهيا گشته است و... همگي نشانه‌هاي اويند.

راستي چه هماهنگي عجيب و تدبير شگفت‌انگيزي در پديد آمدن شير در پستان مادران هم‌زمان با تولد نوزادان وجود دارد!

ماهي‌هايي كه هرساله براي تخم‌ريزي، كيلومترها راه براي نخستین‌بار مي‌پيمايند، و مرغان دريايي كه آشيانه‌هاي خود را در ميان انبوه گياهان دريايي مي‌شناسند و حتي براي يك بار هم اشتباها به آشيانه ديگري سر نمي‌زنند، و زنبورهاي عسل كه هر صبح از كندوها خارج مي‌شوند و پس از پيمودن راه‌هاي طولاني براي استفاده از گل‌هاي معطر، شامگاهان به كندوهاي خودشان بازمي‌گردند و... همگي نشانه‌هاي اويند.

عجيب‌تر آنكه هم زنبورهاي عسل و هم گاو و گوسفندهاي شيرده چندين‌بار بيش از اندازه نيازشان شير و عسل توليد مي‌كنند تا انسان، اين آفريده استثنايي و برگزيده، از آنها بهره‌مند شود!

اما انسان ناسپاس، ولي‌نعمت آشناي خود را نشناخته مي‌انگارد و درباره او به جدال و ستيزه مي‌پردازد!

در همين بدن انسان، شگفت‌انگيزترين آثار تدبير حكيمانه ديده مي‌شود: تركيب بدن از جهازات هماهنگ، تركيب هر جهاز از اعضای متناسب، تركيب هر عضو از ميليون‌ها سلول زندة خاص بااينكه همگي آنها از يك سلول مادر پديد آمده‌اند و تركيب هر سلول از مواد لازم به نسبت معين و قرار گرفتن هر اندام در مناسب‌ترين جاي بدن و حركات و فعاليت‌هاي هدف‌دار اعضا و جهازات، مانند جذب اكسيژن به‌وسیله شش‌ها و انتقال آن به‌وسیله گلبول‌هاي قرمز خون، ساختن قند به اندازة لازم به‌وسیله كبد، ترميم نسوج آسيب‌ديده با پيدايش سلول‌هاي جديد، مبارزه با ميكروب‌ها و دشمنان مهاجم به‌وسیله گلبول‌هاي سفيد و ترشح هورمون‌هاي مختلف به‌وسیله غده‌هاي متعدد كه نقش‌هاي مهمي را در تنظيم كارهاي حياتي بدن به عهده دارند و... همگي نشانه‌هاي اويند.(1)


1. براى توضيح بيشتر پيرامون اين مطالب، ر.ک: راز آفرينش انسان؛ اثبات وجود خدا؛ نشانه‏هاى او.

اين نظام عجيبي كه هزاران دانشمند در طول ده‌ها قرن هنوز نتوانسته‌اند به‌درستي به ريزه‌كاري‌هاي آن پي ببرند، به‌وسیله چه كسي برقرار شده است؟

هر سلولي يك سيستم كوچك هدفمند است و مجموعه‌اي از سلول‌ها عضوي را پديد مي‌آورند كه سيستم بزرگ‌تر هدفمندي است و مجموعة سيستم‌هاي گوناگون و درهم‌پيچيده، سيستم كلي و هدفمند بدن را تشكيل مي‌دهند. اما كار به همين جا خاتمه نمي‌يابد، بلكه سيستم‌هاي بي‌شمار از موجودات جاندار و بي‌جان، يك سيستم عظيم كران‌ناپيدا را تشكيل مي‌دهند به نام جهان طبيعت، كه تحت تدبير حكيمانه واحدي با كمال نظم و انسجام اداره مي‌شود: ذلِكُمُ اللّهُ فَأَنّي تُؤفَكُون(1). بديهي است هر قدر دانش بشر گسترش يابد و قوانين و روابط پديده‌هاي طبيعي، بيشتر كشف شود، اسرار و حكمت‌هاي آفرينش، بيشتر آشكار مي‌گردد. ولي تأمل در همين پديده‌هاي ساده و نشانه‌هاي روشن، براي دل‌هاي پاك و ناآلوده كفايت مي‌كند.


1. انعام (6)، 95.

پرسش

1. راه‌هاي مختلف خداشناسي و ويژگي‌هاي آنها را بيان كنيد.

2. راه سادة خداشناسي چيست و چه ويژگي‌هايي دارد؟

3. نشانه‌هاي هدفمندي پديده‌ها را شرح دهيد.

4. شكل منطقي دليل نظم را بيان كنيد.

آدرس: قم - بلوار محمدامين(ص) - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) پست الكترونيك: info@mesbahyazdi.org